- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
تخریب حرم ائمه بقیع
از صـفـای ضــریح دم نـزنـید حرفی از بیــرق و علــم نزنید گریه های بـلـند ممنـوع است روضه كه هیچ، سینه هم نزنید كربـلا رفتـه ها! كــنار بـقـیع حرفی ازصحن و از حرم نزنید زائری خسـته ام نگــهـبـانـان بـه خــدا زود می روم، نزنیـد زائــری داد زد كه نامــردان تازیـانــه بـه مــادرم نـزنـیــد غـربت ما بـدون خاتمه اســت مادر ما همیـشه فاطــمـه است كاش درهای صـحـن وا بشود شــوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهـدی این حـرم نیز با صــفا بـشـود كاش با نغمۀ حســین حـسـیـن این حـرم مثــل كــربـلا بـشود در كــنـــار مـزار ام بـنـیـــن طرحـــی از علـقـمه بـنا بشود پس بســازیــم پـنـجـره فــولاد هر قدر عـقده هسـت وا بشود چار تا گـنـبـــد طلایــی رنگ چــار تا مشـــهد الرضا بشود این بقیعی كه این چنین خاكی ست رشـك پروانه های افلاكی ست در هـوایش ستـاره می سـوزد سیـنه با هر نـظاره می سوزد هـشـت شـوال آسمان لــــرزید دید صحن و مناره مـی سـوزد بــارگــاه بـقــــیع ویــران شــد دل بی راه و چـاره می سوزد این حرم مثل چادر زهرا ست كه دراین جا دوباره می سوزد این حــرم مـثل خـیـمـۀ زیـنب كه در اوج شـراره می سـوزد سـال ها بعـد قـدری آن سـوتـر چــنــد قـرآن پــاره می سوزد
: امتیاز
|
تخریب حرم ائمه بقیع
روزی ایـنجا بهار داشته است چـار سـنگ مزار داشـته است به حـریــمـش پــنـاه مـی بـرده هرکه با هرکه کار داشته است مثل مشـهد در این حــرم زائر از خودش اختـیار داشته است شـانه ی بـی قــرارِ لــرزان و گــونـه ی آبــدار داشـتـه است اشک با پلک، رو به روی ضریح آشـکـــارا قــرار داشــته است روزگـاری به خـادمیِ بـقـیــع جـبـرئیـل افتخـار داشتـه است روی زوّار بــــاز بـــوده حــــرم زائــرش شــوق یــار داشته است شاخه هایش به سنگ محکوم است هر درختی که بار داشته است گیـرم اینجا خــراب هـم باشــد دائــمــا آفـــتـــاب هــم بــاشـد دل مهم است بیـن مــا با قـبـر گـیرم اصلاً طنــاب هـم بـاشد گــاه مثـل بقــیع می بـایـســت در زیــارت شــتـاب هم بـاشد این خودش باب رحمت است اگر زدن شیــعه بــاب هـــم بـاشد چون که اُمّ البنین دراین خاک است باید ایـنــجا ربــاب هــم بـاشد بایـد اینـجا شبـیـه کـرب وبـلا نـالـــه ی آب آب هــم بــاشــد باید اینجا حـرم درست کـنـنـد چار تا مثل هم درســت کنـنـد با امام حـسـن سـزاوار اســت چند باب الکـرم درســت کنند بـا طــلا دور مــرقــد سـجــاد بیتی از محتشم درســت کـنند به تــولای بــاقــر و صــادق صحن دارالقلم درســت کنند نـزد ام الـبــنـــین نــمــادی از مشک و دست وعلم درست کنند دود مه نه در این مـکـان بـاید شاعران چـاردم درسـت کـنند با کریــمان "کـریم خانــی"ها قـطـعـه ی "آمدم" درست کنند دورِ گـنـبــد چــهـار گـلــدستـه ولی از داغ خـم درسـت کـنند کاش هر چـیز را نمی سـازند کوچه را دست کم درست کنند کوچه را در ادامـۀ این طـرح از حـرم تا حرم درست کنند
: امتیاز
|
تخریب حرم ائمه بقیع
باید بـرای یــار حـریـمـی درست کرد گنبد برای مرد کــریــمی درست کرد بـایـد بــرای تـربت خــاکــی مـجـتـبـی از آه سینه ســوز نسیـمی درست کرد بر سنگ قبر، جملۀ یا فـاطـمـه نوشت با قطره های اشک گلیمی درست کرد باید برای پـاره جـگــر پــاره جامه شد با نور روضه قلب سلیمی درست کرد نفرین برآنکه حرمت آل نبی شکست نفرین بر آنکه داغ عظیمی درست کرد ازنسل او کسی حرمش را خراب کرد بر شیعـیـان عــذاب الیمی درست کرد ای کاش بـشـنـویم که مهدی قـیـام کرد یک کاروان، مرید صمیمی درست کرد ســوی بـقـیــع رفـته و آن بــارگــاه را بهتر ز بـارگــاه قـدیـمـی درست کـرد ای کــاش بشنویم که قــبــر کــریـم را با دست خویش مرد رحیمی درست کرد
: امتیاز
|
تخریب حرم ائمه بقیع
یک روز می آیی و علم می سازی در شهر نــبــی باب کــرم می سازی مانـنـد گـذشـتــه بلکه بـهـتــر از آن در خــاک بـقـیـع هم حـرم می سازی *** من هم آن دم نوحه و دم می سازم یک شـعـرشـبـیـه مـحـتـشـم می سـازم مانند کـریـمـخـانـی از شوق بـقـیع در وصف حرم، ((آمده ام)) می سازم
: امتیاز
|